سرویس سیاست مشرق- محمد خاتمی در دیدار با دفتر سیاسی، روسای ارکان و اعضای ارکان حزب اتحاد ملت عملا رای به راهبرد اصلاح طلبان ساختاری مبنی بر جامعه محوری داد.

وی در این دیدار ضمن تلاش برای توصیف شرایط جامعه تحت عنوان فضای نامناسب و خزان زده کوشید تا شرایط جامعه را به لحاظ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... مبتنی بر گزاره نداشتن حال و روز خوش بازنمایی کند.

خاتمی همچنین با تلاش برای اصالت دادن به انسانیت، تصریح کرد که قومیت، نژاد، جنسیت و حتی دینداری بر این اصل می روید و طبیعی است که فرع و شاخه نمی تواند و نباید اصل را از بین ببرد. چنین بینشی اگر حاکم شد آنگاه صلح، آرامش، همزیستی و عدالت برقرار خواهد شد.

وی همچنین با اشاره به دوگانه موجود در جریان اصلاحات یعنی «جامعه محوری- قدرت محوری» تاکید کرد، این پرسش جدی مطرح است که باید جامعه محور بود یا قدرت محور. من می گویم باید انسان محور بود، البته هیچ حزب و جریان سیاسی نیست که به قدرت چشم نداشته باشد؛ منتها بعضی‌ها قدرت را برای خود می خواهند و بعضی دیگر قدرت را برای خدمت به جامعه و مردم لازم می دانند!

گفتنی است بر اساس اظهارات خاتمی می توان تاکید داشت:

۱- دوگانه جامعه محوری- قدرت محوری یک دوگانه جدی در جریان اصلاحات می باشد که باعث تشدید مواضع و عمیق‌تر شدن شکاف میان نحله های مختلف در جریان اصلاحات شده است.

۲- اصلاح‌طلبان جامعه محور که با محوریت حزب اتحاد ملت فعال می‌باشند البته می کوشند تا مساله اصلی را فراتر از این موضوع تعریف کرده و از دوگانه جامعه محوری- حاکمیت محوری سخن به میان بیاورند.

۳- به تعبیر دقیق‌تر اصلاح‌طلبان ساختاری و اتحاد ملتی‌ها می‌کوشند تا خود را به نام مردم در برابر حاکمیت تعریف و تفسیر کرده و از سوی دیگر طرفداران صندوق محوری(قدرت محوری) را بال چپ نظام تعریف کنند.

۴- خاتمی با طرح محور بودن انسان عملا کوشیده است به کفه موافقان جامعه محوری را سنگین‌تر ساخته و عملا نشان دهد که وی در چارچوب اصلاح طلبان ساختاری در حال ایفای نقش می‌باشد.

از جانب دیگر خاتمی گرچه به مسائل منطقه و جنایات های منطقه ای اشاره کرده و از اصل قرار دادن انسانیت سخن به میان می آورد اما اظهارات وی بسیار شبیه به اظهارات احمدی نژاد در خصوص بیداری اسلامی بود که تلاش می کرد از بیداری انسانی سخن به میان بیاورد!

تاکید خاتمی بر انسانیت فارغ از قومیت، نژاد، جنسیت و حتی دینداری مبتنی بر شکل دهی به همان ایده جبهه رقیق – فرماندهی قوی سعید حجاریان است که می کوشند بدنه اجتماعی خود را فراخ تعریف و خود را نماینده طیف ها، قشرها، قومیت ها، جنیست ها؛ نواندیش دینی و معنویت‌گرای غیرمذهبی و ... تفسیر کند.